- پیشنهاد دادن (هََ)
قصد کردن، پیشنهاد کردن. عرضه کردن. تسلیم اعلام نامۀ حاکی از قبول کار یا خرید و یا فروش، طرح کردن مطلبی حلاجی شدن آنرا
معنی پیشنهاد دادن - جستجوی لغت در جدول جو
- پیشنهاد دادن
تسلیم اعلام نامه ای حاکی از قبول کار یا خرید و فروش پیشنهاد کردن، طرح کردن مطلبی برای حلاجی شدن آن
- پیشنهاد دادن
لاقتراحٍ
- پیشنهاد دادن
Bid, Propose
- پیشنهاد دادن
offrir, proposer
- پیشنهاد دادن
offrire, proporre
- پیشنهاد دادن
oferować, proponować
- پیشنهاد دادن
предлагать , предложить
- پیشنهاد دادن
bieten, vorschlagen
- پیشنهاد دادن
пропонувати
- پیشنهاد دادن
پیشکش کرنا , تجویز دینا
- پیشنهاد دادن
ofrecer, proponer
- پیشنهاد دادن
প্রস্তাব দেওয়া , প্রস্তাব করা
- پیشنهاد دادن
kutoa, pendekeza
- پیشنهاد دادن
teklif etmek, önermek
- پیشنهاد دادن
提供 , 提议
- پیشنهاد دادن
提供する , 提案する
- پیشنهاد دادن
להציע
- پیشنهاد دادن
पेशकश करना , प्रस्ताव रखना
- پیشنهاد دادن
menawarkan, mengusulkan
- پیشنهاد دادن
เสนอ , เสนอ
- پیشنهاد دادن
aanbieden, voorstellen
- پیشنهاد دادن
oferecer, propor
- پیشنهاد دادن
제안하다 , 제안하다
